طراحی الگوی سواد رسانهای بر اساس اسناد تحولی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران
- رشته تحصیلی
- مدیریت آموزشی
- مقطع تحصیلی
- دكتری تخصصی پیوسته
- تاریخ دفاع
- ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
- چکیده
-
این پژوهش باهدف طراحی الگوی سواد رسانهای در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. بهمنظور دستیابی به هدف مذکور، ابتدا الگوی مفهومی سواد رسانهای مبتنی بر اسناد تحولی آموزشوپرورش با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی به دست آمد سپس از طریق روش نظریه داده بنیاد الگوی عملیاتی سواد رسانهای و درنهایت الگوی سواد رسانهای در نظام تعلیم و تربیت طراحی شد. جامعه پژوهش بهمنظور دستیابی به الگوی مفهومی سواد رسانهای، اسناد تحولی آموزشوپرورش و جهت انجام مصاحبه در راستای استخراج الگوی عملیاتی سواد رسانهای شامل اساتید و کارشناسان حوزههای ارتباطات، تعلیم و تربیت و معارف اسلامی بود که به روش نمونهگیری هدفمند و نظری، ۱۲ نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. جهت بررسی روایی محتوایی از روشهای: مثلثسازی منابع دادهها و نظرسنجی از اساتیدی که با آنها مصاحبه شد، همچنین اساتید راهنما و مشاور بهره گرفته شد.
در تحلیل اسناد تحولی آموزشوپرورش از روش تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری در سطح کدباز استفاده شد و از روش کدگذاری نظری برای تجزیهوتحلیل متن مصاحبهها بهره برده شد.یافتههای پژوهش، در بخش الگوی مفهومی سواد رسانهای حاکی از مفهومسازی سواد رسانهای در بازتعریفی از همه ابعاد (مبانی، تعریف، ویژگیها، رویکرد و چشمانداز) بود. از مهمترین ویژگیهای این الگو، رویکرد و چشمانداز "موقعیتشناسی و موقعیت آفرینی در فضای رسانهای" و "تکوین و تعالی پیوسته هویت رسانهای متربیان" بود. بر اساس تجزیهوتحلیل مصاحبهها، الگوی عملیاتی سواد رسانهای نیز از ۹ طبقهی عوامل علیّ اولیه و ثانویه، عوامل زمینهای، کنشگران، سازوکارها، موانع و محدودیتها، فرصتها و مزیتها، پیامدهای سواد رسانهای و طبقه محوری مدیریت و ساختار سواد رسانهای شناسایی شد. درنهایت مبتنی بر دو الگوی مفهومی و عملیاتی، الگوی سواد رسانهای در دوران پساکرونا با مشخصههای ساختاری و محتوایی ذیل شناسایی شد: ساختار مدیریتی و اجرایی سواد رسانهای دارای متولی قانونی است. نهاد حاکمیتی بهعنوان متولی، به سیاستگذاری و قانونگذاری میپردازد همچنین نهاد بینابینی بهعنوان هماهنگکننده راهبردی میان کنشگران سواد رسانهای (در سه سطح کلان، میان و خرد) به ایجاد هماهنگی حداقلی و همافزایی حداکثری پرداخته و با استفاده از سازوکارها و اهرمهای مدیریتی خود، بازوهای اجرایی را مدیریت مینماید. این نهاد دارای ساختار شورایی متشکل از نمایندگان حکومتی، دولتی و مردمی و ارتباطات منظومهای دوایر و واحدها است. در این الگو نهاد خانواده بهعنوان اصلیترین کنشگران سواد رسانهای برای رسیدن به حیات طیبه شناسایی شد. تمامی کنشگران در سطح میان (شامل آموزشوپرورش، آموزش عالی، صداوسیما و…) و در سطح خرد (شامل نهادهای خصوصی و شبه خصوصی) ملزم به ایجاد کمیتههای راهبردی تعالی سازی سواد رسانهای در نهاد خانواده هستند. براساس الگوی طراحیشده پیشنهاد میشود در جهت تعیین متولی قانونی در سطح کلان بهمنظور سیاستگذاری و قانونگذاری درزمینه ی سواد رسانهای و ایجاد نهاد هماهنگکننده راهبردی میان کنشگران سواد رسانهای بهمنظور وحدت استراتژیک میان کنشگران سواد رسانهای با ساختاری شورایی متشکل از نمایندگان حکومتی دولتی و مردمی و ارتباطات منظومهای دوایر و واحدها اقدام شود.
کلید واژه: الگوی بومی-اسلامی، اسناد تحولی آموزشوپرورش، سواد رسانهای، نظام تعلیم و تربیت