قاعدة تسلط با وجود شهرت فراوان کمتر در حقوق خانواده مورد تعمق واقع شده است. حدود شرعی، اِعمال قاعدة تسلط را با محدودیت‌هایی مواجه می‌سازد. حدود تعیین‌شدة شرعی در حوزة روابط خانوادگی از دقت، ظرافت و جزئیات بیشتری برخوردار است؛ به همین دلیل، کاربست این قاعده در حوزة خانواده با محدودیت‌های خاصی روبه‌رو است که بایستی در هر مصداق، موردتوجه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی حدود قاعدة تسلط در خصوص حقوق، به‌ویژه حقوق خانواده است. این پژوهش بر اساس روش کتابخانه‌ای و توصیفی انجام‌شده است. در این رساله ضمن تبیین دیدگاه‌های مختلف در مورد حق و حکم و آثار آن، به بررسی جایگاه و حدود قاعدة تسلط، در ارتباط با حقوق پرداخته شده و مفهوم و حدود سلطه در حقوق مالی و غیرمالی مورد تحلیل واقع شده است. پیرو این بررسی‌ها این نتیجه حاصل شد که سلطه بر حقوق با محدودیت‌های بیشتری نسبت به سلطه بر اموال مواجه است و این محدوده در مورد هر مصداق حق متفاوت می‌باشد که برای به‌دست‌آوردن آن، باید به ادلة شرعی مراجعه نمود. کاربرد واژة حق در مورد بسیاری از حقوق، یک کاربرد عام و مسامحه‌ای است و در این موارد، اعمال سلطة افراد با محدودیت‌های بیشتری روبه‌روست. درنهایت، مصادیق حق استمتاع، حق قسم، حق طلاق، حق ولایت پدر و جد پدری و حق حضانت مورد بررسی قرار گرفت و حدود سلطة صاحب حق در هر یک باتوجه‌به ادلة شرعی و قانونی و رویه قضایی تبیین گردید.

‌‌‌‌‌‌‌