حق درمان زوجه در نظام حقوقی ایران با رویکرد تطبیقی بر مذاهب اهل سنت
- رشته تحصیلی
- حقوق خانواده
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- تاریخ دفاع
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۱
- چکیده
-
حق بر درمان و سلامتی را میتوان یکی از حقوق بنیادین بشر تلقی کرد که زوج و زوجه در برخورداری از این حق تفاوتی ندارند؛ علاوه بر آن در اسلام حفظ سلامتی و حیات به عنوان یکی از واجبات مطرح شده و فقهای امامیه و اهل سنت هم به این موضوع پرداخته و بر آن تاکید کردهاند؛ از طرفی به واسطه ازدواج هر یک از زوجین در مقابل هم دارای حقوق و تکالیفی هستندکه یکی از این تکالیف، تمکین زوجه است، لذا در موضوع درمان زوجه، لزوم یا عدم لزوم اذن زوج برای درمان بیماریها و تزاحم با حقوق وی به عنوان یکی از سوالات و چالشها مطرح میشود؛ از طرفی مذهب تعدادی از مردم کشور اهل سنت است و به همین واسطه میان پیروان مذهب امامیه و اهل سنت ازدواجهای متعددی صورت گرفته است؛ لذا بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت در موضوعات پیرامون حق درمان زوجه و تطبیق آن با آراء فقهای امامیه و رفع بسیاری از ابهامات در این زمینه یکی از نیازها و اولویتهای مهم پژوهشی محسوب میشود. پژوهش حاضر به روش اسنادی-کتابخانهای و نوع تحقیق نظری- کاربردی با استفاده از کتب و منابع فقهی و حقوقی، پس از بررسی حق درمان زوجه در آراء فقهای امامیه و اهل سنت به تبیین مبانی حق درمان که شامل قاعده حفظ نفس، لاضرر، لاحرج و مالکیت و سلطنت بر بدن و لزوم حفظ حیات میشود، مبادرت ورزید و بررسی ها در آراء و نظرات فقهای امامیه و اهل سنت نشان میدهد که در نظام حقوقی ایران گستره ریاست شوهر امور مربوط به خانواده و مصالح آن است و به نظر میرسد اکثر فقهای اهل سنت هم قلمرو قیمومت مرد بر همسر را در خانه و در جهت اصلاح و مدیریت خانواده میدانند و اینکه زوجه به طور کلی برای تمام امور نیاز به اذن زوج داشته باشد پشتوانه فقهی ندارد. در تزاحم حفظ نفس و درمان زوجه با مسئولیتها و تکلیف تمکین او از زوج، اهم حفظ نفس و دفع ضرر است. در موضوع پیوند عضو هم به عنوان یکی دیگر از شاخههای حق درمان، به طور کلی در میان فقهای اهل سنت، برداشت و پیوند عضو از فرد زنده یا مرده، به جهت حفظ احترام وکرامت انسان غالباً جایز نیست، اما در سالهای اخیر درمیان برخی از فقهای معاصر نظرات متفاوتی وجود دارد و عدهای از آنان در مواردی پیوند عضو را جایز دانستهاند.از نظر اکثر فقهای امامیه هم در شرایطی که برداشت عضو از زوجهی فوت شده صورت میگیرد، در موارد ضرورت نیازی به اجازه اولیاء میت نیست و دلیل یا سندی که به طور مطلق برای اولیای میت ولایت و حق تصرف ثابت کند وجود ندارد و حتی در صورت اجازه، زوج ولی زوجهی فوت شده محسوب نمیشود، اما در شرایطی که برداشت عضو از زوجهی زنده انجام میگیرد چون این امر در هر صورت ممکن است با مصالح خانواده در تضاد باشد؛ مستلزم رضایت و موافقت شوهر است. در موضوع استفاده از روشهای درمان ناباروری هم به عنوان قسم دیگری از درمان، بررسیها نشان میدهد که در این زمینه دو نظر وجود دارد، برخی قائل بر این هستند که زوجه میتواند با روشهای کمک باروری بدون رضایت زوج اقدام به بارداری کند و در مقابل برخی موافق این امر نیستند.
-
حق درمان زوجه، اذن شوهر، ریاست زوج، پیوند عضوزوجه، تمکین از زوج، اهدای عضوزوجه، اقدامات درمانی، حق باروری، قاعده حفظ نفس
